عید نوروز در احایث شیعه 1. کلینى (م329ق) در «الکافى» چنین روایت مى کند: ابراهیم کرخى مى گوید: از امام صادق(علیه السلام) پرسیدم که: شخصى مزرعه اى دارد. روز مهرگان یا نوروز، هدایایى به او داده مى شود و قصد تقرّب جُستن به وى را ندارند [آیا بپذیرد؟ ]. فرمود: آیا نمازگزار هستند؟ گفتم: آرى. فرمود: باید هدیه آنان را بپذیرد و تلافى کند. شیخ صدوق (م381ق) در «کتاب من لایحضره الفقیه» آورده است: أتى على(ع) بهدیه النَّیروز، فقال(علیه السلام): «ما هذا؟». قالوا: یا أمیرالمؤمنین! الیوم النَّیروز. فقال(علیه السلام): «إصنعوا لنا کلّ یوم نَیروزاً». براى على(علیه السلام) هدیه نوروز آوردند. فرمود: «این چیست؟». گفتند: اى امیرمؤمنان! امروز، نوروز است. فرمود: هر روزِ ما را نوروز سازید! 3. همو نقل مى کند: روى أنّه قال (علیه السلام): نیروز ناکل یوم. روایت شده است که على(علیه السلام) فرمود: هر روزِ ما نوروز است. 4.نعمان بن محمد تمیمى (م 363ق ) در کتاب «دعائم الاسلام» روایت مى کند: براى على(علیه السلام) فالوده هدیه آوردند. فرمود: «این چیست؟». گفتند امروز، نوروز است. فرمود: اگر مى توانید، هر روز را نوروز سازید [یعنى به خاطر خداوند، به یکدیگر هدیه بدهید و به دیدار یکدیگر بروید]. ] . شیخ طوسى (م460ق) در «مصباح المتهجّد» چنین آورده است امام صادق(ع) در روز نوروز فرمود: هنگامى که نووز شد، غسل کن و لباس پاکیزه بپوش و خودت را خوشبو ساز و آن روز را روزه بدار. پس هنگامى که نماز ظهر و عصر و نافله هاى آن را به جاى آوردى، نمازى چهار رکعتى بگزار که در رکعت اوّل آن، سوره حمد و ده مرتبه سوره قدر را مى خوانى. در رکعت دوم آن، سوره حمد و ده مرتبه سوره کافرون را مى خوانى. در رکعت سوم آن، سوره حمد و ده مرتبه سوره توحید را مى خوانى و در رکعت چهارم، سوره حمد را با سوره هاى فلق و ناس. پس از نماز هم سجده شکر مى گزارى و دعا مى کنى. [بدین ترتیب، ] گناهان پنجاه سالهات بخشوده مى شود. ابن فهد حلّى (م841ق) در کتاب «المهذّب البارع» چنین آورده است از آنچه در فضلیت نوروزْ روایت شده و گفته ما را تأیید مى کند، حدیثى است که علامه سید بهاءالدین على بن عبد الحمید، با سند خود از مُعلّى بن خُنیس نقل کرده است که: روز نوروز، همان روز است که پیامبر(ص) در غدیرخم براى امیرالمؤمنین(علیه السلام) بیعت گرفت و مسلمانان به ولایت وى اقرار کردند. خوشا به حال آنان که به این بیعت، استوار ماندند و واى بر آنان که آن را شکستند. و این، همان روزى است که پیامبر(صلی الله علیه وآله) على(علیه السلام) را به منطقه جنّیان روانه ساخت و از آنان عهد و پیمان گرفت. و همان روز است که على(علیه السلام) بر نهروانیان پیروز شد و ذوالثدیه (صاحب پستان) را به قتل رساند. و همان روز است که قائم ما و صاحبان حکومت، ظهور مى کنند و خداوند، او را بر دجّالْ پیروز مى گرداند و دجّال را در زباله دان کوفه به دار مى آویزد. ما در هر نوروز، امید فرج داریم؛ چرا که نوروز، از ایّام ماست که پارسیانْ آن را پاس داشتند و شما آن را تباه نمودید. همچنین پیامبرى از پیامبران بنى اسرائیل، از خداوند خواست که گروهى چند هزار نفره را که از بیم مرگ، دیار خویش را ترک گفتند و گرفتار مرگ شدند، زنده سازد. خداوند، بر آن پیامبر، وحى فرستاد که بر محل گورستان آنان آب بپاشد. پیامبر در روز نوروز، چنین کرد. سپس زنده شدند و تعدادشان سى هزار نفر بود. از همین روز، پاشیدن آب در نوروز، سنّتى دیرینه شد که سبب آن را جز آنان که دانشى پایدار دارند، ندانند و همان، آغاز سال پارسیان است. معلّى گوید: امام صادق(علیه السلام) این سخنان را بر من املا کرد و من نوشتم. علاّمه مجلسى (م1111ق) در «بحارالأنوار» آورده است: مُعلّى پسر خُنَیس گوید: در روز نوروز، بر امام صادق(علیه السلام) وارد شدم. فرمود: «آیا این روز را مى شناسى؟». گفتم: قربانت گردم! این روز را فارسیانْ گرامى مى دارند و به یکدیگر هدیه مى دهند. فرمود: «سوگند به خانه کعبه که این، رمزى دیرینه دارد و برایت روشن مى سازم تا آگاه گردى». گفتم: سرورم !آموختن این امر از شما برایم بهتر از آن است که مردگان زنده شوند و دشمنانم بمیرند. آن گاه فرمود: «اى معلّى! روز نوروز، همان روز است که خداوند از بندگان پیمان گرفت او را بپرستند و به او شرک نورزند، به پیامبران و حجت هایش بگروند و به امامان ایمان آورند. این همان روز است که خورشید طلوع کرد، بادها وزیدن گرفت و گل هاى زمین روییدند. این همان روزى است که کشتى نوح(علیه السلام) بر ساحل جودى آرامش یافت و همان روزى است که خداوند، گروهى چند هزار نفره را که از ترس مرگ از خانه ها بیرون رفته بودند زنده ساخت، پس از آن که آنان را میرانده بود. این، روز فرود جبرئیل بر پیامبر اسلام است و روزى است که پیامبر(ص) امام على(علیه السلام) بر دوش گرفت تا بت هاى قریش را در مسجد الحرام شکست و در همین روز، ابراهیم، بت ها را شکست. این همان روزى است که پیامبر به یارانش دستور داد با على(علیه السلام) بیعت کنند و در همین روز، على را براى بیعت گرفتن از جنیان فرستاد. در همین روز، دومین بیعت با امیرالمؤمنین انجام شد. در همین روز بر نهروانیان پیروز شد و ذوالثدیه (صاحب پستان) را به قتل رساند. در این روز، قائم ما و صاحبان حکومتْ قیام کنند و در همین روز، قائم ما بر دجّال پیروز گردد و او را در زباله دان کوفه به دار آویزد. در هر روز نوروزى، ما آرزوى فرج داریم؛ چرا که آن از روزهاى ما و شیعیان ماست. فارسیان، آن را گرامى داشتند و شما آن را ضایع کردید.» و فرمود: یکى از پیامبران بنى اسرائیل از خداوند پرسید چگونه مردمانى را که خارج شدند، زنده مى کند. خداوند بدو وحى کرد که در نوروز، آب بر قبر آنان بپاشد و آن، اولین روز سال فارسیان است و آنها زنده شدند، در حالى که سى هزار نفر بودند. از همین جا پاشیدن آب در نوروز، سنّت شده است. گفتم: آیا نام هاى روزهاى فارسى را به من تعلیم نمىدهى؟ فرمود: اى معلّى! اینها روزهایى کهن از ماه هایى کهن است. هر ماه، سى روز است، بدون کم و کاست. گفتنى است ابن فهد نیز بخشى از این روایت را پیش از علاّمه مجلسى در کتاب «المهذّب البارع» آورده است. مُحدث نورى (م1320ق) در «مستدرک الوسائل» به نقل از کتاب حسین بن همدان آورده است: مفضّل، فرزند عمر از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که: خداوند بر حزقیلْ وحى فرستاد که: «این روز، روزى گرامى و بلند مرتبه نزد من است. با خود عهد کرده ام هر مؤمنى در این روز از من حاجتى بخواهد آن را برآورده سازم و آن روز، نوروز است